اینکه تو مدام در معرض حملات کسی باشی که خیلی در برابرش صداقت و حسن نیت داری و هیچ مشکلی باهاش نداری و اساسا هیچ فکر بدی نسبت بهش نداری خیلی غم انگیز و آزار دهنده است. بهتره بگم آزار دهنده. این توصیف دقیق تره. من بارها تو این وضعیت قرار گرفتم و خیلی اندوهگین شدم از اینکه مشمول رفتاریم که حقم نیست. اما از یه جایی یه دفعه انگار که یه سیلی میخورم متوجه میشم که چه راحت روح و روانمو در اختیار یه آدم روان پریش و بی ارزش گذاشتم که منو بکنه سیبل هدف و عقده های خودشو روی من خالی کنه. حالا که میبینه زورش به آدمای دیگه نمیرسه ولی انگار من دیوار کوتاه ترم و میبینه حسن نیت دارم نسبت بهش آزار میده.
در مورد کارم دارم حرف میزنم. همکارایی که خیلیاشونو حتی تا همین چند وقت پیش دوسشون داشتم، هواشونو داشتم و نیتم برای هر کار و رفتاری که در قبالشون انجام میدادم خیر بود. اما مدام در معرض بی احترامی های تموم نشدنی و فرقی که بین من و بقیه میگذاشتند بودم. تا اینکه به خودم اومدم. و دیگه اجازه ندادم. امروز اون روز بود.
یه ,آزار ,خیلی ,اینکه ,های ,بی ,اون روز ,امروز اون ,آزار دهنده ,نسبت بهش ,روز بود
درباره این سایت