محل تبلیغات شما

اخیرا یه اتفاق جالبی افتاده برام که با اینکه خیلی وقتم تنگه و این چند روز اصلا فرصت نوشتن و پای اینترنت بودن ندارم اما گفتم شده تا نیمه شب بیدار میمونم ولی حتما اتفاق و نتیجه ی امروز رو ثبت میکنم تا هم دیگران با خوندنش درس بگیرن و هم برای همیشه واسه خودم اینجا بمونه و هیچ وقت یادم نره. تا آخر عمرم.

قصه از اینجا شروع شد که شرکت ما پنج روز در هفته با یک رستوران قرارداد بسته و ناهار میاد شرکتمون و هر روزی که ما غذا نبریم از خونه با خودمون از این رستوران غذا سفارش میدیم هزینه اش کمتره و آخر ماه از حقوقمون کسر میشه. یه روز از این پنج روز منوی غذا فست فوده. من هر بار یه ماموریتی برام پیش میومد و هیچ موقع نشده بود که واسه روز فست فود شرکت باشم یا هر بار خودم غذا داشتم و هر بار که بچه ها داشتند فست فود میخوردند من مدام میگفتم بهبه چه بویی، یا طعم غذاها رو میپرسیدم از بچه ها و. تا اینکه این هفته اتفاقی من غذا نداشتم، شرکت هم بودم و با ذوق و شوق فست فود سفارش دادم و کلی خوشحال بودم که بعد از مدت ها حسرت بوی ساندویچ و پیتزا امروز میتونم خودم امتحان کنم. ( منظورم اینه که تو شرکت و از این رستوران اولین بار بود که فست فود سفارش میدادم طبیعتا تو عمرم فست فود خوردم.)

موقع ناهار رسید و من ساندویچ سفارشیم رو برداشتم و نشستم پیش همکارام. فکر میکنید چه اتفاقی افتاد؟ بله تمام اون همکارام که تا هفته ی پیش غذای فست فود میخوردند این بار که غذای خونگی آورده بودند رو کردند به من و گفتند وااای فست فود میخوری؟ نخور اینارو! فست فود آشغاله! و من؟ با دهن باز بهشون خیره شده بودم. شاید تو این جملات نتونم بگم دقیقا میخوام چی بگم ولی واقعا میخوام سعی کنم و بگم جوهره ی کلامم اصن بحثای خاله زنکیه دیدی چی گفت و آره اون اینو گفت و من اینو گفتم نیست. منظورم از نوشتن اینه که من تا هفته ی پیش که جای اونا بودم حسرت میخوردم ولی اونا که الان جای من بودند نه تنها حسرت نخوردند بلکه کار خودشونو قبول داشتند و اعتماد به نفس کاریو که انجام می دادند رو داشتند.

امروز برای اولین و آخرین بار به معنای واقعی کلمه معنی قدردان داشته های خودم بودن و اعتماد به نفس داشتن رو فهمیدم و حتی مطمئن شدم که این دو کلمه دقیقا در ارتباط تنگاتنگ با همدیگه هستند.

من تا الان واسه این قدر داشته هامو داشتم که همش با خودم میگفتم خب ببین خیلیا اینارو ندارند و در حسرت همین هایی هستند که تو داری پس قدرشان را بدون.

اما از امروز به بعد برای این قدر داشته هامو دارم که همینی که هستم را میخوام و دوست دارم  اون هم از صمیم قلبم و از ته وجودم. تا آخر عمرم دیگه نه خودم رو جای کسی خواهم گذاشت نه حتی ثانیه ای می خوام چیزی که دیگران دارند رو داشته باشم بلکه با تمام وجودم همین چیزی رو که دارم و هستم را عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم پاش میایستم. 

معنیه خودت رو دوست بدار و اعتماد به نفس داشتن و دانستن قدر داشته ها امروز برای همیشه واسه من معنا پیدا کرد. 

 

 

و اما قصه از کجا شروع شد؟

زندگی قبل از اینستاگرام - 2

زندگی قبل از اینستاگرام

رو ,فست ,فود ,بار ,غذا ,داشته ,فست فود ,اعتماد به ,به نفس ,و اعتماد ,از این

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

داداشم زندگیمه...!